حرف اول (رمز جاودانگی کربلا )
حماسهها مکرر میشوند اما دست گزند تکرار از دامن پرشکوهشان کوتاه است. دم و بازدم که مایة ادامة حیات انسان است، مکرر است لیکن تکراری نیست. هیچ دمی نمیتواند جایگزین دم پیشین باشد و هیچ بازدمی، حیات بشر را از بازدمِ آتی بینیاز نمیسازد.
حماسه، دم و بازدم تاریخ بشری است. بیحماسه، تاریخ میمیرد و حماسة کربلا دم و بازدم عمیقی است که نوباوة اسلام را از گزند اختناق، مصون داشت و یادکرد این حماسه در هر روز و در هر سال، ادامة نفس عمیقی است که تعلّق به سینههای آینهوار پیروان حق و حقیقت دارد. دوستی حق، مرز نمیشناسد، زیرا حق از شناسنامه و اوراق هویت، بی نیاز است.
رنگ و نژاد و جنسیت و برنایی و سال خوردگی، دخالتی در گزینش حق و تعلّق خاطر به حق مطلق ندارد. حق در همه تاریخ و در هر کجای روشن و تاریک هستی، دوستداران خود را داشته است و دشمنان خویش را نیز!!؟
کربلا تبلور کردار حقطلبانة امت راستین پیامبر اسلام است. کربلا یک فاجعه نیست، یک واقعه برجسته و یک خیزش اوج گیرنده در حافظة انسان و انسانیت است. اوج این قله را هر چه از آن دورتر شوی، بهتر میتوانی نگریست و رمز جاودانگی کربلا در همین نکته نهفته است. هر چه از کربلا دورتر شوی، عظمت و شورانگیزی محتوای جهان شمول آن را نیکوتر و سزاوارتر درک توانی کرد!
کربلا کهنه نمیشود! زیرا بدیعترین و ماندگارترین شیوة سلوک الیالله را نه در سخن صرف، بلکه در عرصة عمل،جامه تحقق و عینیت پوشانده است.
حرف دوم (نوار قرمز غزه)
نوار قرمز غزه! دهان زخم فلسطین!
تو را محاصره کردند چکمههای شیاطین
تو را محاصره کردند تا غریب بمیری
به این محاصره لعنت، به این معامله نفرین
کدام صلح؟ که نوزاد نارسی است به شیشه
و غزه مادر محزونی ایستاده به بالین
و هر شهید فلسطین ستارهای شد و پر زد
که اینچنین شود ای غزه آسمان تو تزیین
نوار خون و گل اشک اگر نبود، برادر!
نبود این همه رؤیای کودکان تو رنگین
کسی ز غزه پیامی به آسمان بفرستد
کمی نگاه کن ای ماه پشت ابر، به پایین!
جهان به خواب زمستان و غزه - کودک فردا-
امید بسته به خورشید روزهای پس از این...
پی نوشت ها ------------------------------------------------------------------
راستش همانطوری که قبلا هم گفته بودم(نوشته بودم) نوشتن مثل حرف زدن باد هوا نیست، که بنده در آن تبحر داشته باشم ، بنابراین به رغم اصرار دوستان مبنی بر تبلیغ - حرکتهای دانشجویی که به بهانه جنایات رژیم سفاک و اشغالگر صهیونیستی در غزه مظلوم صورت گرفت- زبان به کام گرفته و متهم به محافظه کاری شدم و پیامک های متوالی دوستان را که حاکی از ساعت حضور در مقابل فلان سفارت خانه و تحصن شبانه مقابل بهمان دفتر بود بدون اندک درنگی راهی ریسایکل (ببخشید سطل آشغال) کردم. البته همه بزرگواران در برداشت از مطالب بنده حقیر، مخیر هستند ولیکن بنده حسب الامر روشن نمودن اذهان رفیقان شفیق، بر خود لازم می دانم که در این مجال به چند نکته اشاره بنمایم .
اول اینکه عزیزانی که کمی بیشتر از حد نیاز با بنده آشنایی دارند ، تایید خواهند کرد که راقم این سطور ید طولایی در شب نشینی و روز نشینی مقابل کنسولگری های دول اجنبی در تهران به بهانه های مختلف را دارم و حتی روزگاری این افتخار نصیب من و جمع کثیری از دوستان شد که با اذان کنسولگری بریتانیای کبیر اقامه صلاه کنیم و در پایان نماز من باب تعقیبات مستحبه احجار موجود در خیابان فردوسی را جمع آوری نماییم و در حد توان نماد شیطان را بی بهره نگذاریم. الغرض انگ بی خیالی به بنده نمی چسبد هر چند که در پی اثبات آن نیز نیستم.
در ثانی ورود به باغ قلهک و قرائت زیارت شریف عاشورا در نیمه شب به نظر این بنده حقیر کاری است که حاکی از شور و هیجان فراوان دوستان دانشجوی بنده دارد ، که در جای خود در خور تقدیر است، اشتباه نکنید شور و هیجان انقلابی دوستان را می گویم نه درگیری با نیروی انتظامی خودی و ورود به باغ را.
سوم اینکه تشکیل حلقه انسانی دانشجویان خواهر و برادر جنوب کشور دور پالایشگاه نفت آبادان ، حکایتی بس عجیب و غریب است ، در روزگاری که هنوز غیرت مردان ایرانی زبانزد خاص و عام است ، ورود خواهران دانشجوی گرامی به این صحنه به نظر بنده محلی از اعراب ندارد. بهتر است که خواهران بسیجی مشغول تهیه مربا و سایر اقلام مورد نیاز رزمندگان جبهه شوند تا اینکه انشاء الله نوبت حضور در صحنه نبرد به آنها هم برسد.
و در پایان تحصن آرام و نشان دادن انزجار جامعه دانشجویی از منفعت طلبی دول عربی خاصه دولت حسنی نا مبارک (البته بدون درگیری با نیروی انتظامی )و همچنین ماندن در فرودگاه جهت اعلام آمادگی برای حضور در غزه (البته در حد معقول نه یک هفته) کاری در خور تقدیر بود که تایید و تحسین مقام معظم رهبری را نیز با خود به همراه داشت.
پی نوشت 2 : شعر بالا از دوست و برادر بزرگوارم محمد سعید میرزایی می باشد.
پی نوشت 3: متن رمز جاودانگی کربلا بنظرم بسیار زیبا و پر محتوا آمد. آن را از جایی تایپ کردم که از نویسنده متن اثری به جا نبود.
پی نوشت 4 : از همه بر و بچه هایی که در ایام بی خیالی به وبلاگ بنده نظر افکندند تشکر می کنم و التماس دعا دارم.